چگونه گورخر راه راه شد
دورهمی پیرامون نقد و بررسی کتاب رمان درخت دروغ برگزار کردیم و حس خوبی گرفتم. این که چند نفر کتابخوان پیرامون کتابی دور هم جمع شوند و از یافته های خود بگویند. بدون آنکه،موسسه ای، نهادی پشت این داستان باشد. این کتاب را در جلسه تشریح بیشتری کردم و البته مطلب های دیگری شنیدم و آموختم.
به دوستان در جلسه بیان کردم، این کتاب با شاه کلیدی به قفل همه چیز حمله میکند. به همه چیز، دین، فرهنگ، عرف، علم قدیم و...
و آن شاه کلید، نظریه تکامل داروین است.
رمان با شاه کلید نظریه تکامل به باور بسیاری از چیزها حمله کرده و فمنیست مد نظر خود را جلا داده است.
معتقدم راه فهم ما از دنیا، خودمان، درونیات مان، علم ، دین، تاریخ، از تکامل و نظریه داروین و داروین گرایی های اجتماعی، روانشناسی، و غیره میگذارد.
یعنی همه موضوعات را به طریقه تکامل گرایی داروینی بررسی کردن، حتی مذهب.
یاد کتابی بسیار چالشی با این عنوان افتادم: تاریخ تکامل مذهب شیعه. که سالها پیش خواندم و توانست از مذهب شخصیتی رئال و نه چیزی دیگر را در ذهنم ترسیم کند.
باری در کانال دوستم سیاوش یالپالیان، ول میچرخیدم و با طنزش نیشم باز بود که دیدم کتابی با عنوان:
چگونه گورخر راه راه شد؟
و سایر داستان های داروینی من درآوردی
لئو گراسه
ترجمه کاوه فیض الهی
را معرفی کرده است.
برای تقویت فهم داروینی نیاز است، طبیعت را هر لحظه و همیشه و با متد های جدید علمی دوباره و دوباره مرور کنی تا تازه شوی.
شک نکرده و خریدم. همانگونه که حدس میزدم، کتاب جذبم کرد. از راه راه های گور خور با خنده ای بر لب به گورکن عسل خوار رسیدم که نقشه های مرگبار برای مواجه با حتی بوفالوها میکشید و به نقطه حساسشان حمله میکرد و در نهایت به انسان میرسید.
ته کتاب به یک نقطه برجسته ختم میشد.
انسان، همچون گور خر، همچون زرافه، همچون سوسک سرگین غلطان سیر تکاملی خود را طی کرده و او بر زندگی آنها و آن ها بر زندگی او اثر گذارده اند.
هربار که به جهان از نگاه داروینی مینگری، هیچ سلکشن شدن و اشرف شدنی را تو بر دیگر زیست کنندگان این جهان برای خود نمیتوانی فرض بگیری.
ممنونم از دوست خوبم سیاووش که این کتاب را معرفی کرد.
پینوشت:
این کتاب امانت داده میشود
@parrchenan