صعود به قله یخچال و سرماهو
این هفته همان منطقه بودم. در این هفده سال بارها و بارها از مسیرهای مختلف قلل دور و بر این دره بلند و دراز رو صعود کردم.
و صعود این هفته را به همراه کسی که اول بار به همراه او به شناسایی منطقه در هفده سال پیش رفتیم، در آنجا بودم.
زود گذر از عمر، گویی چیزی دیگر نیست.
در چهل روزگی تابستان و گرمای مرداد، بارانی تابستانی بر ما زد و منطقه را سرد تر و دل خواه کرد. بطوریکه شب ار سرما بیدار شدم. قله یخچال و سرماهو را در لحظه دیدار شب با انتهای روزی که دیگر خسته بود را صعود کردیم و تا به چادر ها برسیم، شده بود دوازده شب.
چند ساعت پیمایش شبانه چاشنی این برنامه بود.
از دره شیر کمر بالا رفته و از خرسلک فرود آمدیدم.
اول بار که از خرسلک گذر کردم فکر کنم ده سال پیش بود، دره ای پر از گیاه و آبشار. اما اینک گیاهان انبوه اش را دام هایی که در منطقه بودند، خورده بودند. در مسیر دره پر از گاو و تاپاله های آنها بود. حال انکه زمانی محیط بانی سوتک اجازه هیچ چرایی در منطقه نمیداد. ارتفاع علفهای آنجا گاه بیشتر از قد آدمی میشد. ده سال پیش در همین دره خرسلک مردی در حال شکار پرنده بود و با دیدن ما، آنچنان فرار کرد که ما ترس از جانش داشتیم که از آبشارها پرت نشود و اینک اما در همان جا که مرد شکار چی از دیدن ما فرار کرد، یورد گوسفندان شده بود.
اولین مواجهه نزدیکم با خرس در همین دهلیزها بود و اکنون گاوها یی که چرا میکنند.
گَلهای چند ده تایی کل و میش را در این کوه ها دیدم و اکنون گله های چند ده تایی گوسفند و بز بود که در منطقه بود.
ای کاش محیط بانی سوتک این مقدار بی خاصیت نشده بود. گوشت کیلویی شصت هزار تومان قطعا هر چیزی را خریدنی میکند. حتی محیط بانی ها را.
دیروز در مواجهه و قیاس این هفده سال از خودم پرسیدم فرق روحانی با احمدی نژاد در حوزه محیط زیست چه بود؟
هیچ اگر منفی تر نبوده باشد.
ما هیچ
ما نگاه.
parrchenan@