آزمایش
در اتاق آزمایشگاه نشسته و آستین ها را بالا زده ام. مردآزمایشگر که مثل کادر بیمارستان روپوش سفید پوشیده و از پشت دو ماسک بر صورت فیکس کرده، میزد که جافتاده باشد، با نگاهی به برگه آزمایش با کمی تعجب میگوید: چقدر آزمایش! و شروع به شمردن آنها میکند: ۲۸ آزمایش!
به سخن درآمده و با حالتی مثلا نارضا که آره من هم همچین راضی نبودم ای بابا این چه وضعی! میگویم: خانمم گیر داده باید چکاپ سالانه بروی، خودش رفته از دکتر برای من این آزمایش ها را گرفته است.
با پاسخی متفاوت روبرو میشوم:
چه کار خوبی کرده است. آفرین بر او
میپرسم: قند پنهان یا همان قند سه ماهه هم دارد،به برگه نگاهی میکند میگوید همه را دارد، تشخیص و احتمال سرطان تا هر چیز دیگر.
به سخن اول خودم بر میگردم و داستان اول صبح و ناشتا را برای او روایت میکنم:
من صبح های زود میروم میدوم، امروز صبح همچین پاور چین پاور چین آمدم برم بیرون خونه دیدم خانمم همانند عقابی در حالیکه دست بر زیر سر گذاشته است، رصدم میکند: نسخه آزمایش را هم برداشتی؟
دیگر بهانه ای برای فراموش کردن نداشتم و امروز آمدم برای آزمایش.
نمونه گیر همین که در حال پر کردن چندین لوله آزمایش از خونم است میگوید:
آزمایش سالانه خیلی خوب است . پدرم از سرطان مرد و هر سال خودم همه آزمایش ها را برای خودم تکرار میکنم.
پایان مقدمه جستار.
ما در ادبیات روز مره و روزانه واژه ها و جمله های متعددی داریم که چه بسا از مفهوم اولیه آن خبر نداشته باشیم. یکی از این جمله ها خانواده «به قربانت برم، قربونت برم، قربونت، قربونتون برم» است، و این جمله یعنی چه؟ بر میگردد به چهار هزار سال پیش و ابراهیم و اسماعیل یا اسحاق اش. که قربانی کردن انسان را نفی کردند. واژه ایست خونی که در گذشته های دور کاربرد داشته است. نمیدانم تا به حال قربانی کردن گوسفند و از آن خشن تر گاو یا شتر را دیده اید یا نه؟ اما در این عمل دو چیز در بستر چیزی بالا تر موج میزند. خشونت و خون در بستر مرگ و مرگ خواهی برای موجودی دیگر.
اینبار که خواستید این واژه را برای فردی بکار ببرید این تصویر را ذهن و پندار خود آورده تا عمق این جمله ای که به نشان عاطفه و احساس یا شاید تملق میگویید را بیشتر فهم کنید.
اما جور دیگری نیز به این جمله قربونت برم نیز میتوان نگریست. این که برای یارت، عزیزت آنگونه که راوی رفتار سروچمانم شدم رفتار کنیم. یار و عزیزانمان را اینگونه برای پی بردن به داستان های پنهان بدنهایشان وادار کنیم، که در بستر حداقلی از خون دادن شکل میگیرد. تا بدن های سالم و آگاه به بدن و درون آن داشته باشیم، به نظرم میتوان برای جمله قربونت برم، یک تداعی امروزی و مدرن و آگاهی بخش و پر از سلامت داشت و آن چکاپ کامل سالانه است.
منظور از یار میتواند همسر، پارتنر، دوست دختر پسر باشد.
پی نوشت:
نویسنده پرچنان قربان خوانند هاش با مفهوم تصدیر جدیدی که ارایه کردم. لطفاً هم خودتان و هم یارتان را وادار به چکاپ سالانه کنید.
کافیست یکی از شما دو نفر برود دکتر متخصص و برای هر دو نفر چکاپ را بنویسد که شامل ۲۸ مورد آزمایشی برای مردان و کمتر برای زنان است.
پی نوشت دو:
ما مردان نمیدانم چرا معمولا مقاومت نادان واری داریم
@parrchenan