کتاب سنت و مدرنیته نوشته صادق زیباکلام.

 

برای من خواندن این کتاب مفید بود و پر مایه. اما چرا؟ دوست عزیزی در پست پیشین سؤالی پرسیده بود:

 مدرنیته چیز مطلبی است واقعا؟

با خواندن این کتاب شاید بتوانیم فضای سنت و مدرنیته را لمس کنیم. بخصوص نامه‌ها و مقاله هایی که مشروطه خواهان و مشروعه خواهان نوشته بودند. 

 با خواندن این کتاب کاملآ فهم خواهیم کرد که از پس ۱۵۰ سال هنوز از پس همان خواسته ها هستیم و هنوز راه درازی داریم تا رسیدن به جامعه مطلوب.

 یکی از حسن های خواندن این کتاب آن است که مرز سنت و مدرنیته را بسیار شفاف به کمک تاریخ ترسیم کرده است. این مرز امروز ناپیدا است. سنت و مدرنیته امتزاج یافته اند و تلفیقی شده اند، جهان نیز از مدرنیته رخت بر بسته است و به پست مدرنیته سفر کرده و ما با نگاه به امروز گیج می‌شویم کجای داستان هستیم. بسیاری از چیزهایی که به اسم سنت می‌شناسیم، مدرنیته‌ای هست رنگ شده. شکافی که امروز در باور و زندگی ما هست از تاریخ قاجار بسی سنگین تر است. قوانین در حال نزدیک شدن به زمان قاجار است و باورها به پست مدرنیسم نزدیکتر و این شکاف معنادار تر شده است. با مثالی توضیح میدهم.

 

 کارگری بود که از ده سالگی کار کرده بود و اکنون بیست و هفت سال داشت. از زندگی اش گفت و اینکه یک فرزند دارد. نام فرزندش را پرسیدم: رادین. میگویم چه اسم ژیگولی. و پاسخم می‌دهد از این اسم هایی که روی ماها گذاشتند باید عبور کنیم( نقل به مضمون گفته اش را بیان کردم)

و شکاف بین حاکمیت و باور مردم را شاید بشود در این مکالمه کوتاه کشف کرد

 

شاید با توجه به نزدیک شدن به انتخابات خواندن این کتاب مفید باشد و اینکه نقشه راهمان را کشف کنیم. تاریخی پر از استبداد را در دوران قاجار بشناسیم و شباهت ها و تفاوت هایش با امروز را بسنجیم.

خودمان را بسنجیم مشروطه هستیم یا مشروعه. نکته مهمی که در این کتاب فهمیدم، مشروعه بود. تا سالها فکر میکردم سخن شیخ فضل‌الله از مشروعه از مشروع و مشروعیت می آید در حالیکه سخن شیخ از لونی دگر بود. مشروعه از شرع و شریعت می آمد.

 

 آیا میتوان امروز مشروعه مشروطه بود؟

پیش شرط های نظری شیخ فضل‌الله را باید خواند و سپس به پاسخ آن سیؤال فکر کرد.

 

و در آخر، مرا با خودم روشن تر کرد به واسطه‌ی سالها تربیت در آموزش و پرورش این سرزمین تقریباً همه ما باور به توهم توطئه داریم. حسن این کتاب آن است که سیر تاریخ را بررسی کرده و تو را از توهم توطئه دور می‌کند و به سرزمین واقعی و عینی می‌رساند که توطئه در آن جایی ندارد

 برش هایی از کتاب:

او( شیخ فضل‌الله) مجلس را کفر خانه ای میخواند:« بحمدا.. و با تأیید ولی امر مسلمین (محمد علی شاه) ویران گردید و کفار ملاحده و مفسدینی که در آنجا مامن گرفته بودند به مصداق و من یعمل مثقال ذره شرا یره به سزای اعمال و مفاسدی که علیه اسلام انجام داده بودند رسیدند»

 

@parrchenan