شنیدید خارجی ها بابت مرگ شخصیت های مهمشان میگویند او در آرامش درگذشت ؟

معنای «در آرامش درگذشت» برایم معمولا نامفهوم بود اما اینک تا حدودی رنگ و لعاب گرفته است.

چندین سال مادربزرگم را هفتگی عموهایم به منزل خود برده و از او نگهداری می‌کردند، یا در خانه خودش یک هفته می ماندند و با او بودند.

در واقع در اکثر مواقع او تنها با یکی از فرزندانش بوده است.

اما در شب مرگش کاملاً بطور اتفاقی اکثر فرزندانش دور اش بوده اند و به دیدارش رفته بودند. مادربزرگم بیسواد بود اما حافظه‌ ای قوی در شعر داشت و معمولا کسی از پس مشاعره با او بر نمی آمد در لحظات قبل از مرگش تتمه شعر های که هنوز در خاطر داشت را برای فرزندانش خواند و به ناگاه مرد.

در جمع فرزندان و عزیزانش، شعر خوان و به آنی قلبش نخواست بزند.

فکر کنم منظور از آرامش چنین موقعیتی است.

باشد که روزی همه ما مرگی در آرامش باشد، چیزی چون خوابی عمیق پس از یک فعالیت سخت بدنی و استحمامی لذیذ.

گمان نکنم ولی

دیگر چیزی در راه نیست

ولی باید گل‌ یخ رو بوسید که بهترین عطر جهان را دارد. و درست وقتی چشم وا می‌کند که برگ‌های درختش زرد می‌شوند و عزم رفتن دارند.

و همچنان سپاسگزار است. این بوی یگانه به همین خاطر است.

«شمس لنگرودی »

.

https://t.me/parrchenan