عشق شیشه ای
عاشق شدن، عشق،
شاید در نگاه اول این کلمات ،در درون خود نوعی تقدس را نهفته داشته باشند. اما وای بر عشق مردی شیشه ای بر زن هر جایی، عشق مردی که توسط محبوب خود شیشه ای شده باشد.مردی که عاشق محبوب خود است. حتی به این قیمت که هر هفته یکبار هم نبیندش. در عالم هبروط خود کودک 6 ساله اش را با سیگاری که وام گرفته از عشق آغازین است می سوزاند و هنوز در آرزو به عقد در آوردن محبوب 6 ساله اش است.هنوز ثمره و میوه لحظه دیدار اش را که اکنون 6 ساله است را صاحب اوراق شناسایی و هویت نکرده است.اما تا بخواهی cd اسپاپدر من به او داده است
شاید مرد عاشق باشد اما نه به زن که به شیشه ای که از او می گیرد.
امان از عشق های شیشه ای که همانند شیشه عمر کوتاهی دارند. نه این که با سنگی و آجری زخمی شوند. که با ریز گردی متلاشی و نابود می شوند.خرد و خرد تر می شوند. عمر شیشه ای ها کوتاه است. همانند عشقشان.