دوست و همراهم پرچنان
چقدر برای پرچنان دلم تنگ شده بود.
در چه موقعیتی هم مرا تنها گذاشت. یاد اشعار سهراب می افتم. آدم اینجا تنهاست ...
باری
اکنون در دسترس ست و دوباره خواهم نوشت
در این مدت یک برنامه خوب دوچرخه از میامی شاهرود به سمت کلاله گلستان اجرا کردیم.
یک بار دیگر با بچه هام کوه رفتم و شب را در غار آغا بیوک خوابیدیم و صبح تا گردنه خر سنگ رفتیم و...
و خیلی چیزهای دیگر.
فعلن همین جوری نوشتم تا کمی در بغل پرچنان آرام بگیرم
+ نوشته شده در پنجشنبه ۴ تیر ۱۳۹۴ ساعت توسط سهیل
|